بخش دوم
پژوهشهای آزمایشگاهی
مندل کالن[1] دکترای علوم اعصاب کالج سلطنتی بریتانیا طی آزمایشهایی که بر روی مصرف کنندگان ال اس دی انجام داد به پژوهش در رابطه میان توهم و موسیقی پرداخت. وی با علم به اینکه از دهه شصت میلادی میان برخی از انواع موسیقی و "ال اس دی" ارتباطی با کارکرد ضد فرهنگی وجود داشته است، دریافت که گوش دادن به این گونه موسیقیها هم زمان با تجربه مصرف این ماده روانگردان می تواند در یک سطح عصبی تأثیر بگذارد و برای پشتیبانی از این ادعا اسکن مغزی انجام داد. یکی از چالشهای تحقیقات او نحوه انتخاب موسیقی بود. آهنگهایی که انتخاب میکرد باید برای ایجاد یک خلسه روانی (به لحاظ علمی) و با رعایت سرسختانه مقررات تحقیق علمی گردآوری می شد. وظیفه ای که هم به حساسیت خلاقانه و هم به احترام به چهارجوب سخت رویه علمی نیاز داشت. وی توضیح داد که نیاز به گنجاندن موسیقی در این کارآزمایی ها مستقیمن ناشی از علاقه به مطالعه داروهای روانگردان و در نظر گرفتن نحوه استفاده آنها در حوزه درمان است. یکی از اهداف اصلی کالج سلطنتی در تحقیق روی این مواد، بررسی نحوه استفاده از آنها برای درمان بیماریهای روانی مثل افسردگی است .ایده ترکیب موسیقی با روش درمان با روان گردان ها جدید نیست. این نکته مورد توجه علاقه مندان به موسیقی درمانی در همان دهه نیز بوده است. اما کالن در تلاش بود تا آن را در یک چارچوب محکم علمی قرار دهد. وی معتقد بود که در این آزمایش های بالینی بدون هیچ استثنا از موسیقی به عنوان بخشی از مدل درمانی استفاده می کند. اگر موسیقی چنین نقش مهمی را در روش درمانی ایفا می کند، ما باید سؤالات علمی زیاد و مهمی را در این ارتباط مطرح کنیم تا واقعاً زمینه پیشرفت در این زمینه را فراهم سازیم و به راستی اطمینان حاصل کنیم که درکی تجربی از نقش موسیقی در کارهای درمانی داریم و چه نوعی از موسیقی را برای چنین موقعیتهای غیرعادی انتخاب کنیم. قبل از اینکه بتوانیم درمانگران را تصور کنیم که "ال اس دی" و هدفون به بیماران می دهند ، مهم است که چند واقعیت اساسی در مورد اثرات ترکیب موسیقی و روان گردان ها بیان کنیم. در یک مطالعه مقدماتی که سال گذشته در مجله "روانپزشکی"[2] منتشر شد، کالین و همکارانش به اصول اولیه بازگشتند و یک فرضیه ساده را با الهام از روان درمانی در دهههای پنجاه و شصت آزمایش کردند. سوال اول این بود که آیا ماده روانگردان پاسخ عاطفی به موسیقی را تقویت می کنند؟ در این پژوهش ده داوطلب در دو نوبت به پنج قطعه موسیقی سازی گوش دادند. در مرحله اول، به آنها دارونما داده شد و در مرحله دوم ،"ال اس دی". چه نوعی از موسیقی برای قضاوت در واکنشهای عاطفی در مورد اسید مناسب است ؟ شرکت کنندگان به دو مجموعه موسیقی متفاوت گوش فرا دادند که تاثیرات عاطفی آنها بر اساس ارزیابی های پیشین روی گروه جداگانه ای بررسی شده بود.آهنگ های انتخابی در ارزیابی های پیشین مورد علاقه افراد قرار گرفته بودند و در ضمن معروف نبودند چرا که آهنگ های گوش آشنا می توانند بر پاسخ عاطفی افراد تأثیر بگذارد. وی خاطرنشان کرد: اگر موسیقی خیلی آشنا باشد ، می تواند توانایی داشتن یک تجربه جدید را کاهش دهد ، زیرا شما قبلاً در زندگی خود تجربه ای با آن آهنگ داشتید. لیست موسیقی های پخش شده شامل آهنگ های "امبینت" و "نئوکلاسیک" توسط هنرمندان "برایان مک برید"[3]، "الفور آرنالدز"[4]، "آرو هنریکسن"[5] و "گرگ هایینز"[6] بود.
کالن گفت آثار گرگ هایینز آهنگساز انگلیسی انتخاب مورد علاقه من بود و در چندین تحقیق از آهنگ های وی استفاده کردهام. همچنین آهنگ های او چندین بار به عنوان آهنگ مورد علاقه شرکت کنندگان در آزمایش ها نیز انتخاب شده بود. از شرکت کنندگان در آزمایش در مورد چگونگی واکنش عاطفی آنها پرسیده شد و اینکه در مقیاس یک تا صد به این آهنگ ها چه امتیازی می دهند. همچنین تکمیل پرسشنامه شناختهشده جی ای ا اس[7] ، که از آنها خواسته بود برای انواع مختلف واکنشهای احساسی به موسیقی، مانند آرامش یا تنش، رتبهبندی خود را بنویسند .محققان دریافتند که شرکت کنندگان در هنگام گرفتن ال اس دی پاسخ عاطفی بالاتری نسبت به موسیقی نشان دادند و احساسات مربوط به "حیرت" ، "برتری" ، "مهربانی" و "قدرت" در آنها افزایش یافته است. آنها نتیجه می گیرند که این یافته ها این فرضیه قدیمی که موسیقی تحت تأثیر داروهای روانگردان باعث افزایش کیفیت تاثیر گذاری و اهمیت درمانی می شود را تقویت می کند و این می تواند برای برنامه های درمانی مفید باشد. آنها اضافه میکنند که احساسات تعالی و شگفتی اغلب به عنوان تجربیات معنوی در نظر گرفته میشوند و ترکیب موسیقی با این داروها میتواند نوعی سفر معنوی را به ارمغان آورد . ما با تجربه ذهنی شرکت کنندگان از یک طرف و تصویر برداری عصبی که کالن و همکارانش برای بررسی رابطه بین این دو انجام داده اند مواجه هستیم .پس از مطالعه مقدماتی کالین خود را درگیر یک سری آزمایش های پیشگامانه کرد که در آنها برای اولین بار از اسکن "افامآرآی"[8] و "امایجی"[9] برای تصویربرداری از مغز در هنگام استفاده از روانگردان ها استفاده کرد. در این سری از آزمایشها به بیست داوطلب هفتاد و پنج میکروگرم ال اس دی و در آزمایشی جداگانه دارونما تزریق شد و از مغز آنها تصویربرداری شد.این تحقیق بینشهایی راجع به توهمات بصری و تغییر در هوشیاری مرتبط با سفرهای روانگردان ارائه داده است .در آزمایشی مشابه شرکت کنندگان را با چشمان بسته در اسکنر افامآرآی قرار دادند و آنها در دو حالت سکوت، و گوش دادن به موسیقی، به سؤالاتی در مورد خلق و خوی خود و هر گونه تصویر ذهنیای که تجربه کرده بودند پاسخ دادند. محققان پیوندی بین موسیقی و نوع تصویری که مردم در هنگام مصرف دارو مشاهده می کنند را کشف کردند. این مطالعه که از سوی مرکز "روانشناسی عصبی اروپا"[10] منتشر شد نشان داد که جریان اطلاعات بین قشر پاراهیپوکامپ که به حافظه مرتبط است با قشر بینایی، تحت تاثیر این دارو کاهش و با شنیدن موسیقی، ارتباط بین این دو حوزه افزایش یافته است.
از همه مهمتر ، میزان بیشتر این تأثیر روی افرادی است که مشاهده تصاویر پیچیدهتری را گزارش کردهاند و خصوصن تصاویری که از لحاظ ماهیت، زندگی خصوصی فرد مورد آزمایش را در بر داشتنه اند. کالن گزارش میکند که اغلب اوقات افراد با چشم بسته تصاویر واضحی دارند، تصاویری که در حال تعامل با آنها هستند. این طور نیست که آنها تصاویر سرگرم کننده خاصی را مشاهده کنند بلکه تعامل شخصی با آن تصاویر وجود دارد."
ماهیت شخصی بودن تجربه روانگردان، انتخاب موسیقی را دشوار می کند. برای تیم تحقیق این واقعن یک مساله بسیار چالش برانگیز بود زیرا هر شخصی اولویتهای موسیقی منحصر به فردی دارد .در راستای بدست آوردن داده های شفاف علمی، آنها نمی توانستند به افراد مورد آزمایش اجازه دهند که موسیقی هایی که بطور معمول گوش می دهند را با خود بیاورند. کالن با مجموعه آهنگ های انتخابی خود که بعدن در گروه های جداگانه ای برای تعیین تاثیرات احساسی شان آزمایش شد، کار خود را شروع کرد. او توضیح داد : " در ابتدا من میخواستم با نوعی موسیقی بسیار مهیج و بسیار عاطفی مثلن موسیقی نئوکلاسیک کار کنم، اما با در نظر گرفتن محیط چالشی که مردم درون اسکنر افامآرآی قرار دارند فکر کردم شاید این ایده خوبی باشد که مردم را بیشتر در معرض محیطی کاملا عاطفی قرار دهیم . من به انتخاب موسیقی ای مشغول شدم که فضای کلی آن بسیار آرامش بخش و بسیار مثبت است عمدتن آثار یک هنرمند موسیقی امبینت به نام "رابرت ریچ." در نهایت ، کالن دو آهنگ هفت دقیقه ای از آلبوم Yearning کار مشترک رابرت ریچ[11] و لیزا موسکوف[12] را انتخاب کرد و این آهنگ ها را به عنوان موسیقی هایی آرامش بخش که با همراهی ساز سارود نواخته شده بودند، توصیف کرد و گفت: این آهنگ ها شامل سازهای بسیار معمول در موسیقی امبینت بودند یک سینتی سایزر، یک فلوت و یک ساز دیگر با یک خط ملودی شفاف داشت که شرکت کنندگان میتوانستند آن را دنبال کنند. کالن گفت که این آلبوم ریچ در واقع یکی از دلایلی بود که او جذب ایده کاربرد موسیقی در تحقیقاتش شده بود .وی با اشاره به "کنسرت خواب" که در دهه هشتاد برای تماشاگران بیشماری اجرا شد گفت: "رابرت ریچ شگفت انگیز است زیرا او واقعاً به انگیزه درک این مطلب که موسیقی می تواند روشی بسیار قدرتمند برای القاء و همچنین راهکاری برای تغییر حالات روحی باشد شروع به ساخت موسیقی کردهاست".
پخش موسیقی در یک اسکنر امآرآی[13] چالش های خاص خود را دارد حتی اگر افراد مورد آزمایش داروی روانگردان استفاده نکرده باشند. محققان از هدفون های مخصوص سازگار با امآرآی (که حاوی سیم پیچ مغناطیسی نیستند) استفاده کرده اند تا سعی کنند کیفیت صدای مناسب را در مورد صدای آزاردهنده دستگاه ام آر آی حفظ کنند. کالن گفت در حالی که عده ای از نوع موسیقی خوششان نمی آمد، با این حال از آن به عنوان جایگزین مناسبی برای سر و صدای اسکنر استقبال میکنند .در حالی که این مطالعات بر روی تجربه تاثیرات ترکیب موسیقی و ال اس روشن گری کرده است، تمرکز تحقیقات کالج سلطنتی روی بررسی این مساله است که چگونه روان گردان را میتوان در یک بافت درمانی مورد استفاده قرار داد .
تحقیقات نشان داده است که این داروها، تحت هدایت یک درمانگر می توانند در درمان بیماری هایی مانند افسردگی، اضطراب و ترک اعتیاد مفید باشند. علاقمندی تیم تحقیق درک چگونگی کمک موسیقی در این گونه درمانها است. ایده اولیه درمان با روان گردان ریشه زمانی دارد که این داروها هنوز غیر قانونی اعلام نشدهبودند. به همین دلیل پس از این ممنوعیت کار کردن روی اینگونه تحقیقات سختتر شد .کالن توضیح داد: "مردم شروع به درک این موضوع کردند که تنها خود دارو نیست که تأثیر درمانی دارد این پتانسیلی است که دارو در تعامل با موسیقی، درمانگر و محیط درمانیاش میتواند داشته باشد. گذشته از این واقعیت ، مردم در اصل شروع به آزمایش با راه های مختلفی برای طراحی تجربه توهم می کنند اما چگونه می توان اطمینان حاصل کرد که تجربه افراد واقعن درمانی است. اما موسیقی به زودی به عنوان راهی جهت کمک به فراهم کردن زمینه ای برای تجربه توهم شناخته شد.
این سه آهنگ بهترین انتخابهای او هستند:
" Against the Sky" برایان انو و هارولد بوود برای مرحله ابتدایی؛
" Sostenuto tranquillo ma cantabile" اثر هنری گورکی برای مراحل اوج
"3 Times " اثر Greg Haines آزمایشی برای تقویت عاطفی در مرحله اوج
تکنیک های هارمونی در موسیقی های امپرسیونیسم و رومانتیسم
سخنرانی در مراسم رونمایی از آلبوم ایران جوان
توهم در موسیقی و معرفی چند موسیقی کلاسیک روانگردان بخش سوم
توهم در موسیقی و معرفی چند موسیقی کلاسیک روانگردان بخش دوم
موسیقی ,یک ,های ,آهنگ ,مورد ,، ,در این ,ال اس ,شرکت کنندگان ,آهنگ های ,اس دی